مصاحبه خواندنی و جالب با دکتر صدر در مورد فوتبال بارسلونا

 باشگاه بارسا در تمام نقاط دنیا طرفداران خود را دارد و طبیعی است که در کشور عزیز ما نیز طرفداران بی شماری را داشته باشد، در اقدامی جالب دوستان ما در سایت ایرانی بارسلونا (fcbarca.ir) مصاحبه ای مفصل را با آقای دکتر صدر یکی از کارشناسان خوش بیان کشور ترتیب داده اند که تشخیص دادم این مصاحبه را با شما خوانندگان و همراهان همیشگی طرفداری در میان بگذاریم، لازم به ذکر است که تمام سوالات طرح شده در این مصاحبه توسط خود جوانان، طرفداران فوتبال و باشگاه بارسلون در ایران طرح شده است.

1) در مورد این که هوادارای تیمهای دیگه افتخارات بارسا در سالهای اخیر رو مدیون کمک داورا و یوفا میدونن و اینکه می گن این 4 تا توپ طلا همش حق مسی نبوده و فیفا پارتی بازی کرده. در این مورد توضیح بدهید.

آمار و ارقام بازتابنده ی آن چه بارسلونا پس از 2008 انجام داد هستند. نمی توان آن تعداد جام را با محبت داوران از فصلی به فصل دیگر کسب کرد. همین طور آن چه لیونل مسی انجام داد ، مثلا 73 گل او در فصل 12-2011 یا 33 گل در 21 بازی پی در پی که حیرت آور بود، یا دریافت کفش طلای اروپا 2010 و 2012 و 2013 یا شکستن رکورد گرد مولر در فصل پیش برغم مصدومیت های آخر فصل. ضربه های او را کسی جز خودش نزده بود ... به هرحال همیشه طرفدارانی از سایر تیم ها هستند که نق بزنند. ولی آن چه می ماند قضاوت تاریخی است.

۲) تاتا میتونه تو بارسا موفق باشه؟ سبک کاریش جواب میده؟

بیایید بپذیریم که با مربی ناشناخته ای روبرو هستیم. بازیکن و بعدا مربی نول اولد بویز در آرژانتین که این تیم را تا نیمه نهایی لیبرتادورس بالا برد. ولی ببینید در این بارسا، فلسفه مهم تر از نام و نشان شده. بنابراین مدیران باشگاه با اعتماد به نفس یک مربی گمنام را روی نیمکت می نشانند.
اما در مورد سبک بازی اش. تاتا را شیفته مارچلو بیلسا قلمداد می کنند با شباهت هایی که به رویکرد گواردیولا دارد. تیم های او 3-3-4 ای که در حمله 3-4-3 می شوند بازی کرده اند. آن چه که با این بارسا و بازیکنانش انطباق دارد. او در آرژانتین بازیکنی داشت به نام هرنان ویالبا که شبیه بوسکتس بازی می کرد یا ایناسیو اسکوکو مدل کوچوکی از مسی در حمله های مرگبار بود. تیم تاتا با گردش توپ مدل کوچکی از بارسا به نظر می رسید. اما یادمان باشد او زمانی پا به بارسا گذاشته که تیم فصل پیش طراوت زمان ورود پپ را ندارد.

۳) ايا آمدن لویيز كمك ميكند يا مشكله دفاع بيشتر از این ها است؟

مشکل دفاع بسیار بیشتر از این ها است. داوید لوییز در چلسی نه برای درخشش در قلب دفاع، بلکه برای درخشش در میانه میدان به عنوان هافبک جلوی مدافعان ستایش می شود و البته حال و هوای مثبتی که به چلسی القا کرد. بارسا به مدافعان میانی مثل سال های اوج پویول و رافا مارکز نیاز دارد.

4)هواداران بقیه تیم ها از روی حسادت، کم اطلاعی یا هر چیز دیگری بارسا را تیم 3-4 ساله میدونن! چه جوابی میشه به این افراد داد؟

درخشش چهار سال اخیر بارسا چنان بوده که طرفداران سایر تیم ها را به واکنش خشم آلود وادار کرده. یادمان نرود بارسای ریکارد هم دو سه فصل معرکه را رقم زد. همین طور دوران کرایف و تیم رویایی اش. باید بارسلونا را باشگاهی در طول تاریخش ارزیابی کنیم. دگرگونی در تیم ها امری طبیعی است، ولی ماندگاری چیزی در بطن باشگاه است که ادامه پیدا می کند. نمی دانم بارسا پس از رفتن یا تمام شدن دوره فوتبال مسی و اینیستا و ژاوی به کدام سو خواهد رفت، ولی فرهنگ لاماسیا دیگر بخشی از تاریخ فوتبال شده. کافی است بازیکنی چند ضربه به توپ بزند تا دریابیم لاماسیایی بوده یا نه.

5) چرا وقتی که اسم بازیکن های قدیمی به میان می آید بی منطق ازشون دفاع می کنید؟

همیشه از دستاورهای تاریخی دفاع کرده ام. بازیکنان قدیمی بخشی از تاریخ فوتبال بوده اند. من فوتبال را فقط با امروز تعریف نمی کنم. چنان که وقتی نام بارسا می آید نمی توانم یاد کرایف و نیسکنس و مارادونا و حتی فیگو نیفتم. چنان که بعدها - اگر عمری باقی بود- از اینیستا و سیدو کیتا دفاع خواهم کرد. از پویول و والدس.

6) آیا دانش سر مربی جدید میتونه بارسا رو به حدی برساند که دوباره حرف اول رو بزنه ، و آیا میتونه تاکتیک های متفاوتی را ارائه بده که حریف های بارسا نتونن برنامه خاصی برای مقابله پیاده کنن علی الخصوص برابر تیمهای رئال ، چلسی و بایرن که تاکتیک های بارسا رو میدونین؟

تجربه اروپایی تاتا فقط یک فصل بازی در تنریف بوده و بس. آن هم بیست سال پیش. آن چه که شرایط را سخت نشان می دهد ولی یادمان باشد فرانک ریکارد هم وقتی به نوکمپ آمد فقط تجربه سقوط با اسپارتا روتردام را داشت یا حتی پپ بزرگ هم مربیگری در قواره بارسا انجام نداده بود. باید صبر کرد و دید.

7)چرا جو رسانه ای که ضد بارسا حاکمه و این که رسانه ها قیمت بازیکنا مد نظر بارسا رو می برن بالا ؟ و بعضی تیم ها با پیشنهاد های سوری قیمت بازیکنان مد نظر بارسا رو می برن بالا ( رئال و سیتی که راسل رسما به فیفا شکایت کرد اما به جایی نرسید اصلا هم رسانه ای نشد )

جو ضد بارسایی همان قدر هست که جو بارسایی بودن. کمتر کسی را یافته ام که با منطق بارسا را بکوبد. واکنش ها احساسی بوده. تردیدی ندارم ده بیست سال بعد همین مخالفان از این که در عصر این بارسا زندگی کرده اند خوشحال خواهند بود. خودم از این که در عصر طلایی آژاکس دهه 1970 بازی ها را می دیدیم خوشحال هستم در حالی که لزوما آژاکسی نبودم. اما درباره ی بازیکنان و پیشنهدادات اغواکننده. ببینید رسم این روزگار همین است. نباید تعجب کرد. مگر نیمار از برزیل راهی بارسا نشده؟ احتمالا طرفداران برزیلی او غمگین هستند.

8) آیا خرید های جدید بارسلونا که در فصل اخیر و دو فصل پیش صورت گرفت گزینه های مناسبی برای جانشینی برای ژاوی پویول و اینیستا هستند؟ چون سن تیم بالا رفته و ما میتونیم انتظار این رو داشته باشیم که فصل جدید یک فصل رویایی برای ما با 6 جام به ارمغان بیاورد. آیا گواردیولا ایده های متفاوتی داشت که تیم توانست 6 تا جام ببرد، یا اینکه روشهای جدید برای بردن بارسلونا پیدا شده، مثال مشخصش بازیهای بارسلونا با بایرن مونیخ و در خانه میلان و پاریس ژرمن در چمپیونز لیگ، یا اینکه بازیکن ها، بازیکنای زمان پپ نیستن؟ این فصل رو با بازیکنای جدید و مربی جدید چگونه ارزیابی میکنن، و آیا سرجیو روبرتو یک بازیکن آینده دار و سوپر استار در حد ژاوی و اینیستا هست یا خیر؟

آن چه گفتید را یک تحلیل فشرده از چالش های باشگاه یافتم. بله بارسا گزینه ای برای بزرگان عصر طلایی پیدا نکرده. احتمالا یافتن کسی جای ژاوی با خصوصیات او محال به نظر می رسد ولی شاید باشگاه می توانست مشکل قلب دفاع را با دست بردن به جیب بهبود بخشد. در باره فصل نو با احتیاط حرف می زنم. دفاع تیم شکننده است. نمی دانیم سنگربان شماره یک کیست. به هر حال بارسا در نوعی دوران گذر هم بسر می برد. تیم پس از رفتن پپ و بعد بیماری ویانووا و غیبتش روزگار ناخوشی را سپری کرد. ولی و درکنار همه اینها کمتر کسی اعتنایی به قهرمانی لالیگا فصل پیش می کند در حالی که با توجه به آن چه روی نیمکت گذشت قهرمانی قابل ستایشی در لیگ بدست آمد.

9)بهترین خرید دفاع وسط برای این فصل بارسلونا چه کسی می تواند باشد؟

می توان به تیاگو سیلوا اشاره کرد که راسل دنبالش بود. ولی خب بایرن چگونه دانته را کشف کرد و با آن قیمت اندک به خدمت گرفت؟

10)جناب آقای صدر شما بین تیم های رویایی تاریخ فوتبال آژاکس دهه ی 80 میلان دهه ی 90 و بارسای سالهای گذشته کدام را انتخاب می کنید؟ و شانس قهرمانی بارسلونا در اروپا را با توجه به جذب نیمار و احتمالا یک مدافع کلاس جهانی چقدر می دانید؟

بارسای سال های گذشته را. چرا که کامل کننده نمایش تیم رینوس میشل و اریگو ساچی هم بوده. چرا که مسی و اینیستا برایم در صف بهترین هایی که تاکنون دیده ام – چه بازی و چه شخصیت شان – قرار می گیرند.
اما پرسش دوم. حقیقت این است بایرن مونیخ فصل پیش معرکه بوده و تنوع گزینه هایش در اکثر پست ها بسیار بیشتر از هر تیمی. به روبن و ریبری نگاه کنیم یا مولر و کروس و شواینی و حالا گوتزه. گزینه های بارسا این چنین نیستند. هستند؟

11) چرا بارسا فصل قبل اصرار زیادی به استفاده از سیستم 4-3-3 خطی داشت که در آن مسی نوک بازی می کرد ؟ 2. با توجه به این که بارسا مهاجمان خوبی دارد چرا از توانایی دریبلینگ  و ترکیب ساختاری مسی بعنوان یک بازیکن پشت مهاجم و یک مکمل استفاده نمی کند ؟

نکته اول تان کلیدی است. اصرار بارسا بر بازی تیکی تاکایی و اعمال سیستم 3-3-4 ادامه یافت. آن چه برگفته از فلسفه کنونی حاکم بر باشگاه به نظر می رسد که شاید قابل درک هم باشد. تغییر این رویکرد این تیم را با این بازیکنان دچار مشکلات بیشتری می کرد. مثلا بازی با یک مهاجم در حالی که مثلا مهاجمان بارسا سرزن نیستند. مربی جدید ابزار تغییرات را نداشت. داشت؟ می فهمم انتظارات طرفداران بارسا خیلی بالا رفته، ولی بارسا سوای آن هفت گل برابر بایرن با همه مشکلاتش شامل بیماری ویانووا، مصدومیت مدافعان و بعد مسی در حساس ترین برهه لیگ قهرمانان ناموفق هم نبود.

12) اگر مسی فقط فوتبال خوب داشت و این شخصیتی که الان داره رو نداشت..باز هم موفق می شد یا نه؟

بازی مسی را آمیخته با شخصیتش تعریف و تمجید می کنم. مقایسه او با رونالدو همین جا متفاوت می شود. مسی بازیکنی است که با افتادگی از بازی کردنش لذت می برد. مثل هر بچه ای که در خیابان از زدن ضربه به توپ لذت می برد. در حالی که رونالدو قامت حرفه ای های صرف را به یاد می آورد. سادگی کودکانه مسی و لذت بردنش از بازی کردن را ستایش می کنم.

13) جناب آقای صدر لطفا نظر خودتون رو درمورد توتال فوتبال بارسلونا و شیوه پرسینگ وتهاجم و دفاع رو در این روش بیشتر توضیح بدهید 2- نظرتون درباره سرمربی گری تاتا وشیوه هایی که می تونه در فصل آینده به تیم اضافه بکنه 3- توصیه های فنی درمورد وضعیت دفایی بارسا و بهبود دفاع 4- نواقص توتال یا همون تیکی تاکا ونقاط ضعف و ضربه پذیرش در قبال تیم های قدرتمند.

بحث گسترده ای است. در کتاب "نیمکت داغ" و بخش گواردیولا مفصلا توضیح داده ام. اگر کتاب را نداشتید آن بخش را برای سایت تان ای میل خواهم کرد.

14) ایا عصر بارسا تموم شده است ؟! كه  فصل قبل اقای صدر گفتن عصربارسا تموم شد؟

من عصر را با بازیکنان درآمیخته می کنم. نمی توانم عصر طلایی بارسا را بدون مسی و اینیستا و ژاوی تعریف کنم. بازیکنان هم دوره اوج و نزولی دارند. می آیند و می روند. هیچ باشگاه و تیمی کارخانه یکسان سازی بازیکن نبوده و نیست. اگر درخشش بارسا با گروهی از بازیکنان دیگر با همین روش ادامه پیدا کند، یعنی اهمیت عملکرد آن چه مسی و ژاوی انجام داده اند را زیر سئوال برده ایم. تکرار دوران حیرت انگیز این بازیکنان و پپ در اروپا به عنوان بهترین تیم با شیوه ای متعلق به خودشان بسیار دور از انتظار است.
یادم می آید در ماه های آخر حضور پپ در نوکمپ می گفتند باید به ارزیابی پرداخت. این که بارسا قربانی چیزی شده که برند باشگاه شده. قربانی توفیقش. قربانی شیوه اش. این که تیم های مقابل بارسا چاره ای جز دفاع مطلق و دل سپردن به ضد حمله ندارند. چاره ای جز پارک کردن اتوبوس جلوی دروازه یا اعمال خشونت ندارند. پپ می گفت "...از نخستین روز گفتم باید حمله کنیم. حمله و حمله و حمله. ولی شاید زمان گرفتن درسی برای آینده فرارسیده. شاید باید جور دیگری هم حمله کنیم". این که پپ گذاشت و رفت بازتابنده این امر هم بود که همه چیز را به کمال رسانده بود.
ولی بارسلونا باشگاهی بوده که از دورانی به دوران دیگر در صف بهترین ها قرار بگیرد.

15)یه چیزی همیشه تو ذهنم مونده بود تو یه مصاحبه گفته بودید رونالدو سریعتره، بهتر شوت میزنه، فیزیکی تره، رو هوا از مسی قوی تره، اما در آخر گفته بودید مسی بهترین بازیکن دنیاست دقیقا جوابتون دو پهلو بود و لازم میدونم در این مورد شفاف سازی بعمل بیاد تا ما به ظرفیت های شما پی ببریم، در ضمن نحوه انتخاب بهترین بازیکن جهان رو چطور میدونید ؟

در یکی از پرسش های بالا توضیح دادم چرا مسی را به دلیل لذت بردن از بازی کردنش - که حالت کودکانه ای دارد - ترجیح می دهم. می گویند قدی که بلند نیست به او اجازه می دهد بهتر در حالت دویدن برابر برخوردها تعادل و توازنش را حفظ کند. می گویند "مسی تنها بازیکنی است که وقتی پا به توپ می شود تندتر از زمانی که بدون توپ است می دود".
برای انتخاب بهترین ها هم رای گیری می کنند.

16) فکر می کنید بارسا فقط با جذب یک دفاع مرکزی میتونه سال بعد موفق باشه؟ اینطور احساس میشه که بارسا نیاز به دو دفاع مرکزی داره نه یکی.

کاملاموافقم. حضور دایمی پویول در قلب دفاع با توجه به سنش پایدار نیست و پیکه فصل پیش هم نزول کرده بود و باید دید در این فصل چگونه خواهد بود. ماسکرانو دو فصل پیش در دفاع قابل قبول بود و فصل قبل خیر. مارک بارترا گزینه دیگر برای این پست است. او با استعداد است ولی نیاز به زمان دارد. به هر حال به دست آوردن دو مدافع میانی تراز اول آسان نیست. منچستر یونایتد هم با چنین مشکلی روبرو شده و برای جایگزینی ویدیچ - فردیناند دغدغه دارد. همین طور اینتر و حتی یووه که دو فصل پی در پی قهرمان سری آ شده با مصدومیت کیلینی لنگ زد. لاماسیا مدرسه فوتبال معرکه ای است ولی نکته این است بیشتر هافبک و مهاجم تربیت می کند تا مدافع.
گواردیولا می گفت بازیکنان پرشمار برای هر تیمی مخاطره آمیز هستند و دردسرساز، ولی حقیقت این است بازیکنان کم شمار هم همین طور.

17) چرا تیم سال اخر پپ و تیم تیتو تو کار پرسینگ مثل گذشته نبوده؟

یک: قابل پیش بینی شدن بازی تیم. دو: نزول برخی از بازیکنان.

18) بیشترین گل زده شده در یک بازی در تاریخ فوتبال چند گل بوده؟ بیشترین گلی که یه بازیکن در یک دیدار زده چند گله؟ نظرتون راجع به تاتا؟

برای دو پرسش اول می توان به ده ها سایت رجوع کرد. در مورد تاتا هم در پرسش های قبلی توضیح داده ام.

19)اگر پپ کارگردان سینما میشد میتونست جایزه اسکار بهترین کارگردانی رو برنده بشه؟ ما که میلان رویایی رو ندیده ایم، به دور از تعصب زیباترین فوتبال رو بارسای پپ بازی میکرد یا میلان رویایی؟ یکی هم بپرسید چرا لیدزیونایتد نمی تونه صعود کنه؟ تو لیگ انگلیس من طرفدار لیدز بودم و هستم.

پپ همین حالا هم اسکارهای ورزشی را با نمایش بارسا در عصر خود گرفته.
فیلم های برخی از بازی های میلان رویایی وجود دارند. توصیه می کنم آنها را ببینید.
بازی های بارسا را ترجیح می دهم، چرا که بازی های میلان رویایی را گاه و بگاه می دیدیم، در حالی که با بارسای پپ هفته به هفته زندگی کردیم. با مسی و اینیستا و آلوز. بخشی از قضاوت فوتبالی ما برگرفته از خاطره های مان هم هست.

20) آیا به این مورد اعتقاد دارید که شخصیت و سبک بازی هر تیمی از سرمربی اش الهام گرفته می شود؟

گاهی بله، گاهی نه. گواردیولا که آمد با کنار گذاشتن رونالدینیو و دکو مثلا بعدتر زلاتان نشان داد شخصیت و سبک خود را دنبال می کند، در حالی که مثلا زاگالو برزیلی همیشه از توانایی و قریحه بازیکنانش بهره می گرفت. همین طور اسکولاری.

21) چرا اکثر فوتبال دوستای ایرانی فقط نتیجه براشون مهم است؟

بسیاری از طرفداران آن سوی آب ها هم بدون کسب نتیجه تیمشان را در منگنه قرار می دهند.

22) نظر راجع به مدیریت لاپورتا و راسل؟

بارسای کنونی مرهون فعالیت مشترک دوتای شان بوده. ولی  به هر حال عصر طلایی با مدیریت لاپورتا رقم خورد. به نظر می رسد راسل کسب درآمد را بیشتر از لاپورتا دنبال می کند.

23) تعریفتون از هوادار چی هست؟ وظیفه هوادار چیست؟ آیا با انتقاد کردن هوادار چیزی تغییر می کند ؟

نمی خواهم موعظه کنم و مثل معلم ها به الفبای طرفداری بپردازم. ولی به شکل ساده اش هوادار بودن را نوعی دوست داشتن مفرط می دانم و دوست داشتن همیشه شما را به بند می کشد و آزارتان هم می دهد. در عین حال دوست داشتن با انتقاد هم همراه است. شما عملکرد کسانی که دوست دارید را نکته بینانه تر دنبال می کنید. بله هواداران خیلی چیزها را تغییر می دهند. مربیان و بازیکنان بدون فتح دل هواداران ماندنی نیستند.

24) چرا بعضی از سایت های ورزشی ایرانی که طبیعتا باید بی طرف باشن بعضا مطالب مغرضانه مینویسند! چرا یه تریبون پر بازدید رو جایی برای عقاید شخصیشون میدونن؟

حرف شما را می فهمم ولی تعریف "بی طرف بودن" هم سخت است. یعنی می توانید طرفدار تیمی باشید و بسیار سختگیرانه به آن نگاه کنید و سختگیری را بخشی از طرفداری قلمداد کنید. به هر حال تصورمی کنم فوتبال بدون عرضه دیدگاه شخصی طعمی ندارد و می تواند دامنه تحمل مان را هم بالا ببرد.

25) ولی اینو جدی بهتون میگم که طرفداران بارسا به خون جاودانی تشنه ان! خیلی ها گفتن تو خیابون ببینیمش می زنیمش!

(میخندند) آقای جاودانی را ضدبارسایی با حالتی که توصیف می کنید نیافته ام. در عین حال طرفداران بارسا طی همین دو سه سال آن قدر پیروز شده اند که نیازی به واکنش فیزیکی نداشته باشند.

26) تیم برتر تاریخ جهان و ایران را از نظرتون؟

اگر برتری را فتح جام ها بدانید که آمار و ارقام نشان می دهند بهترین ها کدام بوده اند. ولی برای من بهترین بودن باید با بازی کردن با دل گره بخورد. باید شور فوتبالی در آن جاری باشد.

27) آیا ریشه اختلافات کاتالونیا و اسپانیا به زمان سلطه اسلام بر اسپانیا بر می گردد؟ من از کسی شنیده ام که دلیل شکست اسلام و بیرون راندن اعراب از اسپانیا اتحاد مردم کاتالونیا بوده .آیا صحت دارد؟

خواندن تاریخ جنگ های صلیبی از 1095 تا 1291 می تواند کارساز باشد. ولی ریشه اصلی در تفاوت زبان کاتالان و همین طور توانایی های اقتصادی شان است. آن چه در برخی ایالات دیگر اسپانیا هم دیده می شود مثل باسک. در کتابم "روزی روزگاری فوتبال" در این باره توضیحاتی داده ام.

28)کدام رونالدو بهتر بود؟

از تماشای بازی هر دوی شان لذت می برم. رونالدوی برزیلی مهاجم نوک بود و رونالدوی پرتغالی گوش مهاجمی است که به نوک حمله هم می رود. نمی خواهم با انتخاب یکی، دیگری را دومی قلمداد کنم.

29) مسی و نیمار چطور می توانند بهتر مکمّل هم باشند ؟ نظرتون راجع به زوج مسی و نیمار، همچنین در مورد پست مسی در بارسا توضیح بدید.

باید دید نیمار چه قدر زمان برای همساز شدن با فوتبال اروپا نیاز دارد. رونالدینیو دقیقا ده سال پیش در 2003 به بارسا آمد. کمی پیشتر در فرانسه آبدیده شده بود. در حالی که نیمار یکسره راهی بارسای بزرگ شده. ولی غیرمنتظره بودن نیمار می تواند یکی از برگ های برنده تیم شود. آن چه در سانتوز داشته. در کنار همه اینها این که مسی آرژانتینی و نیمار برزیلی در تابستان آینده در جام جهانی برابر هم قرار می گیرند هیجان انگیزتر است.
مسی در فصل های اخیر در دو گوش، در نوک حمله و همین طور مهاجم دوم بازی کرده. او حالا مهاجم چند منظوره ای بشمار می رود.

30) بارسلونا با این شرایط چند سال دیگه می تواند در قدرت باقی بماند ؟ آیا امسال پیشرفت می کند یا نیاز به تغییر و بازیکنان جدید است که انگیزه بیشتری دارند؟زوج مسی و نیمار چگونه است؟ژاوی با این شرایط سنی باز هم می تواند در اوج باشد؟ و در مورد نیمکت بارسا صحبت کنید که سطح شون نسبت به بازیکنان اصلی پایین تر و مثل فصل قبل مثل مسی مصدوم شود چه کاری میشود کرد ؟

بارسا با تکیه قدرت اقتصادی اش همان بالاها خواهد ماند، ولی انتظار همه از بارسا برای نمایش خیره کننده اش بالا رفته. نمایشی برگرفته از مکتب لاماسیا. تکرار آن نمایش بعید به نظر می رسد ولی قهرمان شدن می تواند همین اطراف باشد.
ژاوی پس از جام جهانی به مرز 35 سالگی می رسد. چه انتظاری از او در آن سن و سال دارید؟
بله نیمکت بارسا در حد تیم اول نیست. به الکس سانگ، کریستین تلو، آدریانو و سرجی روبرتو که نگاه می کنیم در می یابیم فاصله عمیق شده. به روز کردن تیم اهمیت فراوان دارد. الکس فرگوسن استاد تغییر تیم هایش در گذر ایام بود. ولی مشکل کنونی بارسا جابجایی سریع مربیانش شده. ناکامی تاتا بر دشواری ها خواهد افزود.

31) در مورد بازی 11-1 اگه اطلاعاتی دارید؟

بازی برگشت جام حذفی سال 1943 که رئال در دیدار رفت با یازده گل پیروزی شد. با زدن هشت گل در نیمه اول. رئالی ها از دقیقه 30 تا 35 طی پنح دقیقه سه گل زدند که رکوردی است. باریناگا چهار گل به بارسا زد.

32) نظر تون را نسبت به رویکرد فوتبال اسپانیا و آلمان و بها دادن به بازیکنان غیر آلمانی در آلمان رو میشه بدانم؟

آلمانی ها اساسا از صافی فوتبال آن تصویر منفی برجای مانده از خود در جنگ دوم جهانی در قالب ژرمن موطلایی را تغییر داده اند. دیگر نمی توان آنها را نژادپرست خواند. این امر نیاز به بحث مفصلی دارد.

33) با رویه مستقل بودن نسبی بارسا یا تیم هایی از این دست و نخریدن بازیکن و آوردن بازیکن از تیم های پایه میشه یه تیم رو چندین سال در سطح اول فوتبال جهان نگه داشت؟ یا شرایط الان بارسا مدیون یک نسل طلایی اتفاقی است؟

ترکیبی از یک برنامه بلند مدت از یک سو و شکوفایی یک نسل طلایی از سوی دیگر. آن چه همیشه با هم رخ نمی دهد. چنان که برای منچستر یونایتد با نسل طلایی بکام، نویل ها ، اسکولز و بات و گیگز رقم خورد و بعد تکرار نشد، در حالی که مدرسه فوتبال منچستر یونایتد پابرجا بود. به هر حال هیچ تیمی همیشه برنده نخواهد بود.
یادمان هست که در فصل آخر پپ برای مثال شکست در اوساسونا برگرفته از درجه حرارت سقوط کرده در هوای بسیار سرد قلمداد شد و زمینی یخ زده سفت آن. برگفته از غیبت فابرگاس، ویا، بوسکتس، اینیستا و ژاوی. ولی همه چیز در آن شب خلاصه نشده بود. شکست در اوساسونا بدین معنی بود بارسلونا خارج از خانه فقط چهار بار برده بود. پنج بار تساوی کرده و دو بار هم شکست خورده بود. بدن معنی بود که مسی خارج از خانه فقط چهار گل زده بود و سه تایش هم برابر مالاگا. یعنی پپ با دردسرهای بزرگی روبرو شده بود.

34)درسته که دوره ی تیکی تاکا دیگه تموم شده؟ بعضی ها می گوند تیکی تاکا مخصوص دوره مربیگری پپ بود، با رفتن پپ یا باید تیکی تاکا جدید طراحی کرد یا یه روش دیگه درست کرد ؟

دو بازی بارسا - چلسی در لیگ قهرمانان که سرانجام به قهرمانی چلسی انجامید را دوره کنیم. بارسلونا طی دو بازی بیش از چهل شوت روانه دروازه پتر چک کرد. توپ را دو بار به تیر دروازه زد. مسی یک ضربه پنالتی را از دست داد. هر سه گل چلسی در وقت های مرده پایان هر نیمه به ثمر رسیدند. بازیکنان بارسلونا 806 پاس درست در بازی دوم ردوبدل کردند و بازیکنان چلسی 122 پاس (بیست درصد کمتر). وقتی توپ برای تورس ارسال شد ده بازیکن بارسا محوطه جریمه چلسی را محاصره کرده بودند و دروازه والدس باز شد... می خواهم بگویم پذیرفتن هر فلسفه ای مخاطرات خودش را دارد. می خواهم بگویم تاریخ فوتبال نشان داده با اوج گیری یک سیستم روش مقابله با آن هم در سوی دیگر شکوفا می شود. درخشش سه چهار ساله تیکی تاکا حیرت آور بود، ولی نمی توان انتظار داشت مثلا این روش یک دهه در اوج بماند. کدام روش و ترکیب ثابت در فوتبال بیش از سه چهار فصل در اوج مانده؟ نمونه ای در تاریخ فوتبال سراغ نداریم. تیم ها و باشگاه ها دائما در حال دگردیسی هستند.